علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

وروجک کوچولو

افتادن دندان جلویی

عزیزکم .پسرکم. امروز جمعه است .با هم میریم پارک و مشغول خوردن بستنی بودیم که یه هویی دندون کوچولوتون میافته و کمی خون میاد و ...بعدش با خوشحالی که شب زیر بالش بزاری و فرشته مهربون براتون هدیه بزارن رفتیم الکلنگ بازی. .عزیزم خیلی دلم میخواد عکس و فیلمایی که ازتون گرفتم رو بزارم امابا تلاش و کمک از خاله نرگس . نیز  نشد .ان شاالله به زودی ...............فدات شم مامانی
15 مرداد 1395

غافلگیری

 صب سه شنبه 12 مرداد قرار بود به همراه بابا بریم 4راه لشکر تعویض کارت ملی و شناسنامه  یهویی شما رفتین جلو در با تعجب از من دستمال خواستید.....بابایی غافلگیرانه ماشین خریده بود و در راه .من شما را نگاه میکردم شما من را...و فکر میکردی که از دوستش امانت گرفته ..... خلاصه تا شب که خونه باباعزت بودیم و عزیزجون برامون اسفند دود کردن و تخم مرغ شکستن و فوتبال با شما بازی کردن همه و همه..... خوش گذشت ان شاالله همیشه خرسند باشید پسرم
14 مرداد 1395

رایحه مهر

مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است این دل انسان است که او را سعادتمند و ثروت مند میکند دلت مهربان و زندگیت آرام..........
8 مرداد 1395

تولدت مبارک

عزیزم به درخواست خودت بعد از تعطیلی از مدرسه رفتیم باغ پرنده فروشها و از اونجا برا هدیه تولد .لاکپشت کوچولورا به خونه اوردیم. شب باباعزت با دایینا اومدن خونمون و جشن گرمی برگزار شد.عزیزم همگی دوست داریم و برات ارزوی سلامتی داریم ...کیک رو برش زدین و ارزوی زندگی شیرینی برا هر سه مون کردین....بوس بوس همیشه در قلبمونی
8 مرداد 1395

کمربندآبی

پسر مهربان و حرف گوش کن من.امروزدوشنبه چهارم مردادنودوپنج بالاخره کمربند ابی را در کمرت دیدم بابایی.ازمنیریه براتون کمر خریده ..قهرمان ورزشکارم بهتون تبریک میگم و ارزوی پیروزیتونو دارم.همیشه در قلب شکسته من جا دارین پسرک قهرمانم مامان و بابا بهت افتخار میکنن
8 مرداد 1395
1